جدول جو
جدول جو

معنی راست پیشه - جستجوی لغت در جدول جو

راست پیشه
(شَ / شِ)
کسی که راستی و درستی پیشه دارد. که پیشه راست دارد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طاعت پیشه
تصویر طاعت پیشه
آنکه طاعت و عبادت را پیشۀ خود سازد،
فرمان بردار، آنکه فرمان کسی را می پذیرد یا اجرا می کند، فرمان بر، فرمان پذیر، فرمان شنو، فرمان نیوش، سر به راه، سر بر خط، سر سپرده، نرم گردن، طاعت ور، مطیع، طایع، مطاوع، مطواع، عبید، منقاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راست گوشه
تصویر راست گوشه
مستطیل، دارای زاویۀ قائمه، قائم الزوایه مثلاً مثلث راست گوشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راست کیش
تصویر راست کیش
کسی که از روی راستی و درستی به کیش و مذهب خود پای بند است، آنکه عقیدۀ مذهبی راست و درست دارد، راست دین
فرهنگ فارسی عمید
(عَ شَ / شِ)
طاعت ور. (آنندراج). عابد
لغت نامه دهخدا
(شَ / شِ)
مربع مستطیل، قائم الزاویه. (یادداشت مؤلف). در اصطلاح امروز هندسی اشکالی که دارای زاویه یازوایای قائمه باشند، شکل راست گوشه خوانده میشوند، چنانکه مثلثی که یک زاویه اش قائمه باشد مثلث راست گوشه و آن چهار ضلعی که زوایایش قائمه باشد چهار ضلعی راست گوشه نامیده میشود، مانند مربع و مربعمستطیل
لغت نامه دهخدا
خوش اعتقاد، درست عقیده، آنکه از روی راستی و درستی پای بند دیانتی است، آنکه معتقدات مذهبی درست و مستقیم و محکمی دارد:
فرازش نباید کشیدن به پیش
چنین گفت مان موبد راست کیش،
دقیقی،
و رجوع به راست دین شود
لغت نامه دهخدا
(فَ کَ دَ / دِ)
پوشندۀ آنچه راست باشد، به تازی کافر خوانند، (آنندراج) (انجمن آرا)، ملحد، (ناظم الاطباء)، بمعنی کافر از ساخته های دساتیر است، (یادداشت مولف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ارادت پیشه
تصویر ارادت پیشه
سر سپرنده کسی که دایم ارادت ورزد ارادت شعار ارادت کیشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طاعت پیشه
تصویر طاعت پیشه
آن که طاعت و عبادت پیشه خود سازد
فرهنگ لغت هوشیار
دهقان، زراع، فلاح، کشاورز، کشتگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
طاعت ور، مطیع، فرمان بردار، عابد، عبادت پیشه، عبادت کار، زاهد، عبادتگر، طاعت گزار
فرهنگ واژه مترادف متضاد